آیا تراشیدن ریش حرام است؟ چرا؟

آیا تراشیدن ریش حرام است؟ چرا؟

 

 

 

تراشيدن ريش ازنظر فقهاى اسلامى اعم از شيعه و سنّى جايز نيست و نظر همه مذاهب در اين‏باره يكى است. [1] روايات متعددى در مذمت تراشيدن ريش در مصادر شيعه و اهل‏سنّت وجود دارد. اما فقها به اين روايات، يكسان استدلال نكرده‏اند، از اين‏رو برخى صريحاً فتوا داده‏اند ريش‏تراشى حرام است. و عده‏اى گفته‏اند، احتياط (واجب) در ترك آن است و برخى نيز در موارد خاص (مانند جايى كه شخص را مسخره كنند) آن را جايز شمرده‏اند.

با توجّه به مطالب ياد شده به بررسى ادلّه كسانى مى‏پردازيم كه ريش‏تراشى را حرام مى‏دانند.

1. قرآن كريم؛

الف: « وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ وَ لَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَ لَأُمَرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الانْعَامِ وَ لَأُمَرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ»؛[2] (شيطان گفت:) و آنان را سخت گمراه و دچار آرزوهاى دور و دراز خواهم كرد، و وادارشان مى‏كنم تا گوش‏هاى دام‏ها را بشكافند، و وادارشان مى‏كنم تا آفريده خدا را دگرگون سازند. و هر كس به جاى خدا، شيطان را دوست گيرد قطعاً دست‏خوش زيان آشكارى شده است.

استدلال به اين آيه در اثبات حرام بودن ريش تراشى، به دو مقدمه بستگى دارد:

يكى، ثابت كنيم تراشيدن ريش، تغيير دادن خلقت خدا است. ديگر، اين‏كه هر تغييرى در خلقت را عمل شيطانى بدانيم جز در جايى كه به اذن خداوند باشد.

بى‏شك تراشيدن ريش تغيير خلقت است. خداوند مردها را به گونه‏اى آفريده است كه در صورتشان مو روييده شود. از رسول اكرم‏ صلى الله عليه وآله وسلم نقل است: «حضرت آدم ‏عليه السلام از خداوند خواست بر جمال و زينتش بيفزايد؛ صبح كه شد ديد ريش سياه دارد دستى به آن زد و به خود گفت: اين است جمال و زينتى كه تو و فرزندان تو روز قيامت به آن آراسته شده‏اند. [3] بنابراين ريش داشتن، جمال و كرامتى از جانب خداوند براى آدم و مردان از نسل او تا روز قيامت به شمار مى‏آيد.

اما درباره دومين مقدّمه مى‏توان گفت: جمله «فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» عام است يعنى هر گونه تغيير را شامل است مگر آنهايى كه خداوند مجازشان فرموده است؛ مانند: ختنه كردن، ناخن گرفتن، تراشيدن موى سر و... امّا درباره تراشيدن ريش نه فقط دليلى بر جواز آن نداريم بلكه بر اساس برخى ادلّه اين كار ممنوع است.

ب: « وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ اِبْرَاهيمَ حَنيفاً»[4] در تفسير على بن ابراهيم قمى به نقل از امام صادق ‏عليه السلام ده چيز مظهر پاكى است، كه پنج قسم آن در سر و باقى آن در بدن است؛ آن پنج چيز كه در سر قرار دارد؛ عبارت است از: كوتاه كردن شارب، (سبيل)، گذاردن ريش، ازاله موى بدن، تميز كردن لاى دندان‏ها، و آن پنج چيز كه در بدن است، عبارتند از: ختنه، گرفتن ناخن، غسل جنابت، زدودن موهاى بدن و تطهير با آب. اين دستورهايى كه جزء آئين حنيف ابراهيمى به شمار مى‏آيد نسخ نشده است و تا روز قيامت وجود دارد. اين است معناى كلام خداوند كه مى‏فرمايد: «وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ اِبْرَاهيمَ حَنيفاً»[5]

رسول اكرم ‏صلى الله عليه وآله وسلم مأمور است از آئين حنيف ابراهيم‏ عليه السلام پيروى كند و امت خود را به اين آئين دعوت فرمايد. از جمله اين دستورات، گرفتن شارب و گذاردن ريش (يعنى نتراشيدن آن) است؛ هر چند برخى از اين امور؛ مانند: ناخن گرفتن و مسواك زدن مستحب است. امّا دليلى نداريم كه امر به رها كردن ريش (نتراشيدن آن) را بر استحباب حمل كنيم، بلكه اين امر همچنان ظاهر در وجوب است.

2. روايات و مسئله ريش‏تراشى؛

روايات متعددى نيز از پيشوايان معصوم‏ عليهم السلام در ممنوعيّت ريش‏تراشى وجود دارد كه برخى آنها ذكر مى‏شود:

الف) محمد بن محمد أشعث كوفى از ابوالحسن موسى بن اسماعيل بن موسى ‏عليه السلام به نقل از جد بزرگوارش امام سجاد عليه السلام و آن حضرت از على ‏عليه السلام نقل مى‏كند پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم فرمود: حلق اللحية من المثلة و من مثل فعليه لعنة اللَّه[6] ؛ «تراشيدن ريش از اقسام مثله (قطع كردن بينى يا لب يا گوش كسى) است. از رحمت خدا دور باشد كسى كه ديگرى را مثله كند».

بر اساس اين روايت، ريش‏تراشى از مصاديق «مثله» به شمار مى‏آيد و فاعل آن مشمول لعنت و غضب خداست.

ب) «... رأيت أميرالمؤمنين في شرطة الخميس و معه درة و لها سبابتان يضرب بها يباعى الجرى و المار ماهى و الزمار و يقول لهم: يا بياعى مسوخ بني اسرائيل و جند بنى مروان، فقام اليه فرات بن أحنف فقال: يا أميرالمؤمنين و ما جند بنى مروان؟ قالت فقال له: أقوام حلقوا اللحى و فتلوا الشوارب فمسخوا»[7] ؛ راوى مى‏گويد: امير مؤمنان على‏ عليه السلام را در شرطة الخميس و محل پيشين قراولان جنگ ( ديدم كه در دستش شلاقى دو سر بود و با آن فروشندگان حرى (ماهى بى فلس) و مار ماهى و زمار (نوعى از همان مار ماهى) را مى‏زد و به آنان مى‏فرمود: «اى فروشندگان يهوديهاى مسخ شده و جند بنى مروان»! فرات بن احنف خدمت آن حضرت ايستاد و گفت: اى امير مؤمنان! جند بنى مروان چيست؟ على ‏عليه السلام فرمود: جند بني مروان، مردمى بودند كه ريش‏ها را مى‏تراشيدند و سبيل‏ها را تاب مى‏دادند پس مسخ شدند».

كيفر مسخ براى كسانى كه به تراشيدن ريش و تاباندن سبيل مرتكب مى‏شوند، دليل كامل بر حرمت آن است. اگر ريش تراشى جايز باشد، عذاب مسخ از جانب خداوند براى آنان روا نبود.

ج) على بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين ‏عليه السلام از برادرش حضرت موسى بن جعفرعليه السلام نقل مى‏كند: به آن بزرگوار گفتم: آيا كوتاه كردن سبيل بلند جايز است يا نه؟ فرمود: جايز است. سپس پرسيدم آيا ريش‏تراشى جايز است؟ فرمود: أما من عارضيه فلا بأس و أما من مقدمه فلا؛[8] «زدن قسمت‏هاى بالاى ريش (گونه‏ها) اشكال ندارد ولى گرفتن قسمت جلوى ريش جايز نيست». اين روايت صراحتاً تراشيدن قسمت جلوى ريش را منع مى‏كند.

3. وحدت نظر بزرگان شيعه درباره حرمت ريش‏تراشى؛

شيخ‏بهايى عالم ‏معروف، و سيد داماد، برحرمت تراشيدن ‏ريش ادعاى اجماع كرده‏اند.

شهيد، و فخرالدين، فتوا داده‏اند كه براى خنثى حرام است ريش خود را بتراشد؛ زيرا احتمال دارد كه مرد باشد و حرمت تراشيدن ريش از امور مسلّم است.

علامه مجلسى اول در شرح الفقيه مى‏گويد: «حرمت تراشيدن ريش، ظاهر فتواى بيشتر علماست». علامه مجلسى دوم در كتاب مرآة العقول، حلية المتقين و بحارالانوار مى‏گويد: «حرمت تراشيدن ريش قطعى است».

مرحوم كاشف الغطاء در باب آداب حمام مى‏گويد: «تراشيدن ريش حرام و پرگذاشتن ريش مستحب است و مخالفى در اين مسأله ديده نشده است».

محدث بحرانى در حدائق با نقل احاديثى، مى‏گويد: «از اين اخبار چند چيز استفاده مى‏شود: از جمله اين‏كه، ظاهراً همان‏گونه كه جماعتى از اصحاب استظهار كرده‏اند، تراشيدن ريش حرام است».

شيخ مرتضى انصارى در «مجمع المسائل فى المسائل المتفرقة» مى‏گويد: «تراشيدن ريش و نيز مقراض كردن آن (چيدن با قيچى)، حرام است مگر در مواردى كه شرع آن را مجاز بداند»![9]

4. سيره قطعيه مسلمانان؛

از زمان پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم تا به حال، متدينان به داشتن ريش مقيّدند و كسى را كه ريش بتراشد مذمت مى‏كنند. بلكه او را فاسق مى‏دانند و در آنچه به عدالت مشروط است به او اعتنا نمى‏كنند. [10]

بنابراين ادله مذكور در مجموع بر حرمت تراشيدن ريش دلالت دارند و يا حداقل معنايشان اين است كه به احتياط واجب از اين كار اجتناب شود.

پاورقي

[1] الفقه على المذاهب الاربعة و مذهب أهل البيت، ج 2، ص 79.

[2] سوره نساء، (4) آيه 118.

[3] بحارالانوار، ج 11، ص 172.

[4] سوره نساء، (4) آيه 125.

[5] طبرى، مجمع البيان، ج 1، ص 200.

[6] مستدرك، ج 1، ص 59، از كتاب جعفريات.

[7] ثقة الاسلام كلينى، اصول كافى، ج 1، ص 346 و وسائل الشيعة، ج 1، باب 56، ص 80.

[8] عبداللَّه الحميري البغدادي، قرب الاسناد، ص 122.

[9] محمد رضا طبسى، تراش ريش از نظر اسلام.

[10] آيت اللَّه خويى، مصباح الفقاهة، ج 1، ص 264.

 




:: موضوعات مرتبط: مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: آیا تراشیدن ریش حرام است؟ چرا؟ , ریش , تراشیدن ریش , انواع ریش , سیبیل , تراش , ریش تراش , حرام , حرام بودن , روستای فرخار , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
نویسنده : شوریابی
تاریخ : پنج شنبه 6 / 4 / 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: